جمعه 90 بهمن 14 :: 10:39 صبح :: نویسنده : مهران گلی
امروز مناسبت انتخابات به من حکم مىکند که دو سه موضوعِ دیگر را که تناسب با مسألهى انتخابات دارد و البته جزو مسائل ذهنى و فکرى براى نسل جوان ماست، مطرح کنم. 1- بعضیها خیال مىکنند که این «ولایت مطلقهى فقیه» که در قانون اساسى آمده، معنایش این است که رهبرى مطلقالعنان است و هر کار که دلش بخواهد، مىتواند بکند! معناى ولایت مطلقه این نیست. رهبرى بایستى موبهمو قوانین را اجرا کند و به آنها احترام بگذارد. منتها در مواردى اگر مسؤولان و دستاندرکاران امور بخواهند قانونى را که معتبر است موبهمو عمل کنند، دچار مشکل مىشوند.
4 - بعضى خیال مىکنند اگر ما انتخابات پُرشورى داشته باشیم، نظام جمهورى اسلامى مشروعیت پیدا مىکند و اگر انتخابات پُرشور نبود، نظام مشروعیت پیدا نمىکند. این حرف، حرف درستى نیست. 5 - نظامهاى دمکراسى در دنیا با نصف آراءِ ما در ریاست جمهورى و مجلس نظامهایشان را اداره مىکنند و احساس عدم مشروعیت هم نمىکنند. اینکه من بر حضور مردم اصرار مىکنم بهخاطر این است که این یک وظیفه شرعى و وجدانى و عقلانى است؛ چون مجلس وقتى قانون تصویب کرد، همه باید تسلیم آن قانون باشیم، پس شما باید در ایجاد آن مجلسى که مىخواهد این قانون را تصویب کند، نقش ایفا کنید. اگر خودتان را کنار بکشید، این کنار کشیدن هیچ مشکلى را حل نمىکند؛ باید وارد میدان شوید. اگر تلاشتان را کردید و آنچه را که خواستید نشد، شما تلاشتان را کردهاید؛ وظیفهتان را انجام دادهاید.
7 - حرف ما براى خاطر بستن دهن آنها نیست. در انتخابات دوم خرداد سال هفتادوشش - که انتخابات پُرشورى شد؛ جمعیت عظیمى شرکت کردند که البته بىسابقه نبود و آن درصد قبلاً هم در بعضى از انتخاباتهاى دیگر شرکت کرده بودند؛ اما در آن انتخابات درصد بسیار خوبى شرکت کردند - رادیوهاى بیگانه گفتند ملت ایران جمع شدند و رأى در صندوقها ریختند، براى اینکه به جمهورى اسلامى بگویند نه! شما را به خدا ببینید؛ مردم به دعوت رهبرى، نظام و مسؤولان آمدند و مسؤولى را براى جمهورى اسلامى انتخاب کردند. وقتى که شلوغ بود و جمعیت پاى صندوقها با درصد بالا شرکت کردند، آنطور گفتند؛ در انتخابات شوراها هم که در شهرهاى بزرگ، مخصوصاً تهران، شرکت مردم خیلى پایین بود، باز گفتند مردم شرکت نکردند؛ یعنى به جمهورى اسلامى گفتند نه! بنابراین و بهنظر آنها اگر مردم در انتخابات شرکت کنند، گفتهاند نه؛ اگر شرکت هم نکنند، گفتهاند نه! تبلیغات دشمن اینگونه است. هرچه هم مردم شرکت کنند، تبلیغات دشمن هست.
9 - در نظام جمهورى اسلامى غیر از دانایى و کفایت سیاسى، کفایت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است. افرادى نگویند که اخلاق و عقیده مسألهى شخصى انسانهاست. بله، اخلاق و عقیده مسألهى شخصى انسانهاست؛ اما نه براى مسؤول. من اگر در جایگاه مسؤولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتى داشتم؛ فهم بدى از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پُر کنم، نمىتوانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصى من است و اخلاق و عقیده ربطى به کسى ندارد! براى یک مسؤول عقیده و اخلاق مسألهى شخصى نیست؛ مسألهاى اجتماعى و عمومى است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است موضوع مطلب : سیاست روز شهرستان بجنورد منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 69323
|
||||